
چیست این گستره ی گیتی
و چگونه است
ناخودآگاه اعجاز می کند.
همانی که دیگران معجزه اش می خوانند.
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:

دوستش بداری و برایش چای بریزیــ
گاهی وقتها، دلت میخواهد یکی را صدا کنیــ
بگویی سلام، می آیی قدم بزنیمــ ؟
گاهی وقتها دلت میخواهد یکی را ببینیــ
شب بروی خانه بنشینی، فکر کنی و کمی برایش بنویسیــ
گاهی وقتها، آدم چه چیزهایِ سادهای را نداردــ
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، تنهایی ، دلتنگی ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
یادمان باشد
سنگها نه خرده حسابی باپاهای لنگ دارند
نه قرار و مداری با پاهای سالم!
پس باورهای اشتباه را کنار بگذاریم ...
هر سقوطی
پایان کار نیست…
باران را ببین،
سقوط باران
قشنگترین "آغاز" است
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
ز
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، دلتنگی ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، عاشقانه ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:

حس خوبیه تواین گرما بری تو دریا دراز بکشی
بعد انقد شنا کنی بری جلو...جلو ..جلو....
یه جای ببینی دیگه ساحل معلوم نیس
دیگه خسته شی نتونی برگردی
مث زندگی هیچ راه برگشت نداشته باشی
دیگه از همه جا نامیدی
غرق بیشی..بدنت میاد روی آب
دیگه خودتیو خدای خودت..
خدا خودش میدونه کی جنازتو بیاره رو ساحل
خیلی خوبه....خیلی....
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
داشتم با پدرم جدول حل میکردم
که گفتم : پدر نوشته دوست, عشق , محبت و چهار حرفیه...
اتفاقا" دو حرف اولشم در اومده بود , یعنی ب و الف
یه دفعه پدرم گفت........
.
.
.
فهمیدم عزیزم میشه بابا
با اینکه میدونستم بابا میشه ولی بهش گفتم نه اشتباهه
گفت ببین اگه بنویسی بابا عمودیشم در میاد ...
تو چشام اشک جمع شده بود و گفتم
میدونم میشه بابا ولی ...
اینجا نوشته چهار حرفی،
ولی تو که حرف نداری ...
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺍﻣﯿﺮ ﮐﺒﯿﺮ ﮔﺭﯾﺴﺖ!
۱۶۸ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻭﺍﮐﺴﯿﻨﺎﺳﯿﻮﻥ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﻣﯿﺮﮐﺒﯿﺮ ﺁﻏﺎﺯ ﺷﺪ .، ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺮﮐﺒﯿﺮ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺩﯾﻨﯽ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﺷﺎﯾﻌﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻭﺍﮐﺴﻦ ﺯﺩﻥ ﺑﺎﻋﺚ ﻭﺭﻭﺩ ﺟﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﻥ ﻣﯽﺷﻮﺩ !
ﺍﻣﯿﺮﮐﺒﯿﺮ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﻭﺍﮐﺴﻦ ﺁﺑﻠﻪ ﻧﺰﻧﺪ، ﺑﺎﯾﺪ ﭘﻨﺞ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺟﺮﯾﻤﻪ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﺩ ، ﺍﻣﺎ ﻧﻔﻮﺫ ﺳﺨﻦ ﻣﻼﻫﺎﯼ ﻧﺎ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﯿﺷﺘﺮ ﺑﻮﺩ، ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﻫﺎ ﭘﻨﺞ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﺑﻠﻪﮐﻮﺑﯽ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺯﺩﻧﺪ. ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ می ﺸﺪﻧﺪ .ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﺑﻠﻪ ﻣﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ، ﺍﻣﯿﺮﮐﺒﯿﺮ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﺴﺘﻦ ﮐﺮﺩ .
ﻣﯿﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎﺧﺎﻥ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺮ ﮐﺒﯿﺮ ﮔﻔﺖ : ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻨﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﺍﻣﯿﺮ ﮐﺒﯿﺮ ﮔﻔﺖ : ﻣﺴﺌﻮﻝ ﻧﺎﺩﺍﻧﯿﺸﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﯿﻢ. ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﺎﻓﯽ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ، جاهلان ﺑﺴﺎﻃﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ .
این تنها روزی نبود که امیرکبیر گریست، ایشان ۱۱۸۸ روز نخست وزیری خود را هر شب از جهل و خرافات مردم ایران می گریست. امیرکبیر برای انجام تمام اصلاحات خود که در کتاب “امیرکبیر”فریدون آدمیت – که به قول آقای خسرو معتضد بهترین کتاب در باره امیرکبیر است- گریسته است.
آری امیرکبیر و میجی امپراتور ژاپن برنامه اصلاحات خود را همزمان آغاز کردند.
برنامه اصلاحات امیرکبیر بسیار مفصل تر از میجی بود. مردم ژاپن با میجی همراهی کردند، مطالعه کردند، کار کردند، منافع مردم را برمنافع خود برتری دادند، تا امروز ژاپن سومین کشور دنیا از نظر اقتصادی و بهترین کشور دنیا در تمام پارامترهای زندگی باشد.
به گونه ای که شخصی که به وی تلقین شده است” به هر کجا روی آسمان همین رنگ است” هنگامی که وارد ژاپن می شود و در ژاپن می گردد بسیار شگفت زده می شود، باور نمی کند که بشریت به این اندازه به تمدن ، ادب، مسولیت پذیری، نظم ، پیشرفت و آرامش دست یافته باشد.
لکن مردم ایران با جهل و خرافات بسیار عمیق ۱۱۸۸ روز امیرکبیر را گریاندند. به شکلی که مرگ در حمام فین را بر نخست وزیری این مردم برتری می داد.
سالانه ۳۰ میلیون نفر از مردم ژاپن به آرامگاه میجی در توکیو می روند و از اصلاحات او سپاسگزاری می کنند
ولی مردم ایران حتی نمی دانند که آرامگاه امیرکبیر روبروی صحن امام حسین در کربلاست.
در سال ۱۳۹۳ بیش از ۳۰ میلیون نفر از مردم ایران از کربلا بازدید کرده اند ولی اصلا سری به آرامگاه امیرکبیر که درست درحجره جنوب شرقی روبروی صحن امام حسین است نزده اند که بگویند :
” یا امیر کبیر! تو بودی که اجداد ما ۱۱۸۸ روز تو را گریاندند و یقین داشته باش اکنون هم اگر بیایی چون اجدادمان تورا از جهل و خرافات خود می گریانیم!!!”
هنوز هم اگر امیرکبیری پیدا شود جهل و خرافات مردم ما همان بلای ۱۶۸ سال پیش را برسرش می آورد.
به قول مولوی
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
زان که بد مرگی است این خواب گران
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
یه نوع حلزون بی صدف دریایی است که تنها حیوانی است که می تواند عمل فتوسنتر انجام دهد!
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
بر خاک بخواب نازنین،تختی نیست. آواره شدن ,حکایت سختی نیست. از پاکی اشکهای خود فهمیدم . لبخند همیشه راز خوشبختی نیست
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، دلتنگی ، ،
برچسبها:

پیـــش رویمــــان قـــرار مـــیدهـــــد. . . .
خــــودش نــــیز مــــا را در عبــــور از آن ،
یــــاری خـــواهـــد کـــرد. . . .
"زنــــدگـــــی" آســـان نیســـت. . . .
گــاهــــی "شـــادی" ، گــاهــــی "غصـــه"
امــا در هـــر بــالا و پـایــــین
درسهــایــــی مــیآمــوزیــد ،
کــه بـاعـــث قـــوی شــدنــتان مــیگـــردد. . . .
روزتـون ســرشــار از "لطـــف" و"محبـــت الهـــــــی"
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
چه ساده با گریستن خویش زاده می شویم و چه ساده با گریستن دیگران از دنیا می رویم و میان این دو سادگی معمایی میسازیم به نام زندگی
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:

به وقتیه که برات میذاره،
به ارزشیه که برات قائل میشه،
به دلگرمیه که بهت میده،
اما وقتی طرفت همش نیست!!
وقتی تو توی لحظه لحظه زندگیت تنهایی..
این دوست داشتن نیست!!
"دوست داشتن"این نیست که جاخالی هاشون رو باتو پر کنند! اینه که بخاطرتو..." جاخالی کنند".!!!
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
وقتی پاهایت چنان خسته اند که به زور راه می روی…
یک راند دیگر مبارزه کن
وقتی بازوهایت آنقدر خسته اند که توان گارد گرفتن نداری…
یک راند دیگر مبارزه کن
وقتی که خون از دماغت جاریست و چنان خسته ای که آرزو میکنی حریف مشتی به چانه ات بزند و کار تمام شود…
یک راند دیگر مبارزه کن
و به یاد داشته باش مردی که تنها یک راند دیگر مبارزه می کند هرگز شکست نخواهد خورد…
"محمدعلی کلی"
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، پند ، ،
برچسبها:
قـبل از ایـنکه شاخـه هـایـش زیـبایی نـور را لـمس کـند
ریـشه هـایـش تـاریـکی را لـمس کـرده...
گـاه بـرای رسیـدن بـه نـور، بـاید از تـاریـکی هـا گـذر کـرد . . .
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، پند ، ،
برچسبها:
همیشه نباید حرف زد
گاه باید سکوت کرد
حرف دل که گفتنی نیست !
باید آدمش باشد
کسی که با یک نگاه کردن به چشمت
تا ته بغضت را بفهمد ...
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
کاش در دنیا سه چیز وجود نداشت : غرور ، عشق ، دروغ اونوقت کسی از روی غرور برای عشق دروغ نمی گفت
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
زندگی پژمردن یک برگ نیست بوسه ای در کوچه های مرگ نیست زندگی یعنی ترحم داشتن با شقایقها تفاهم داشتن
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
ما نمی تونیم به دلمون یاد بدیم که نشکنه ولی می تونیم بهش یاد بدیم که اگه شکست لبه تیزش دست اونی که شکسته تش رو نبره
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، ،
برچسبها:
ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﯾﮑﯽ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ یک " ﮐﻠﻢ " ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻪ .
ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺮﮔﺶ ﺭﻭ شروع می کنه به کندن ، می بینه ﺯﯾﺮﺵ ﯾﻪ ﺑﺮﮒ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺯﯾﺮ ﺍﻭﻥ ﺑﺮﮒ ﯾﻪ ﺑﺮﮒ ﺩﯾﮕﻪ ﻭ … ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯿﮕﻪ :
" ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﻣﻬﻤﯿﻪ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﮐﺎﺩﻭ ﭘﯿﭽﺶ ﮐﺮﺩﻥ؟ "
ﺗﺎ ﺗﻬﺶ ﻣﯿﺮﻩ ﻭ ﺑﺮﮔﻬﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯿﺸﻪﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺗﻮﯼ ﺍﻭﻥ ﺑﺮﮔﻬﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻧﺸﺪﻩ ..
ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻠﻢ ﻫﺴﺘﺶ
ﻣﺎ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻭ ﺗﻨﺪ ﺗﻨﺪ ﻭﺭﻕ ﻣﻲ ﺯﻧﻴﻢ
ﻭ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﻭﻧﻮﺭ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ' ﺭﻭﺯﻫﺎ ' ﺁﻥ چیزی ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭﮐﺶ ﮐرد …
ﻭ ﭼـﻘـــﺪﺭ ﺩﯾـــﺮ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯿـــﻢ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺧــﻮﺭﺩﯾﻢ
ﻧﻪ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﺑﻮﺩ ﻧﻪ ﭘﻮﺷﯿﺪﻧﯽ ، ﻓﻘﻂ ﺩﻭﺭ ﺭﯾﺨﺘﻨﯽ ﺑﻮﺩ !
ﺯﻧــﺪﮔـﯽ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﻭﺯﻫــﺎیی ست ﮐﻪ
ﻣﻨﺘــﻈـﺮ ﮔــﺬﺷﺘﻨـﺶ ﻫﺴﺘﯿـــﻢ ..
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، پند ، زندگی ، ،
برچسبها:
آنچه از روزگار بدست می آید با خنده نمی ماند
و آنچه از دست برود با گریه جبران نمی شود
فردا خورشید دوباره طلوع خواهد کرد حتی اگر ما دیگر نباشیم !
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، دلتنگی ، ،
برچسبها:
زندکی گل زردی است به نام غم فریاد عاشقی است به نام محبت مروارید گران بهایی است به اشک دوستی دو معشوق است به نام عشق
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، عاشقانه ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، دلتنگی ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، دلتنگی ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، دلتنگی ، ،
برچسبها:
روزمره گی، عین مردن است
حتی اگه شب رو دیر خوابیدی، صبح زود بیدار شو !
زیر بارون راه برو، نترس از خیس شدن !
هر چند وقت یه بار یه نقاشی بکش !
توی حموم آواز بخون، آب بازی کن، چه اشکالی داره ؟!
بی مناسبت کادو بخر! بگو این توی ویترین برای تو بود
در لحظه دست دادن به یه دوست، دستش رو فشار بده !
لباس های رنگی بپوش !
آب نبات چوبی لیس بزن !
نوزاد فامیل رو بغل کن !
عکسات رو با لبخند بگیر !
بستنی قیفی لیس بزن !
زیر جمله های قشنگ یه کتاب خط بکش !
به کوچیکتر ها سلام کن !
تلفن رو بردار و به دوست های قدیمیت زنگ بزن !
برو دریا، شنا کن !
هفت تا سنگ بنداز تو دریا و هفت تا آرزو کن !
به آسمون و ستاره ها نگاه کن !
چای بخور، برای دیگران هم چای دم کن !
جوراب های رنگی بپوش !
خواب ببین !
شعر بگو !
خاطرات قشنگ رو بنویس !
بالا بلندی، وسطی بازی کن !
قاصدک ها رو بگیر و آرزو کن و فوتشون کن !
خواب بد دیدی بپر، حتما یه لیوان آب بخور !
باغ وحش برو، شهربازی، چرخ و فلک سوار شو !
جمعه ها به کوه برو، هر جاش که خسته شدی، یه ذره دیگه ادامه بده !
نون خامه ای بخر و با لذت بخور !
قبل خواب کارای روزت رو مرور کن !
هیچ وقت خودت رو به مردن نزن !
نفس های عمیق بکش !
به دردو دل دیگران با دقت گوش بده !
سوار تاکسی شدی بلند سلام کن !
چون ... هر جا وایستی، مردی !
زنده باش، زندگی کن !
برای زنده موندن از داشته هات غافل نشو !
قدر همشون رو بدون، بگذار زندگی از اینکه تو زنده ای، به خودش ببالد !
و تو با نشاطی که به زندگیت می دهی، می توانی زنگار روزمره گی را از جانت بزدایی ...
و در آخر : بدان که روزمره گی، عین مردن است !
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، پند ، ،
برچسبها:
اندیشه کن؛ امـــا نخند !
به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید، ارباب.نخند!
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز از آدامسهایش نمی خری. نخند!
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ای کوتاه معطلت کند. نخند!
به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش جمع شده.نخند!
به دستان پدرت،
به جاروکردن مادرت،
به همسایه ای که هرصبح نان سنگک می گیرد،
به راننده ی چاق اتوبوس،
به رفتگری که در گرمای تیرماه کلاه پشمی به سردارد،
به راننده ی آژانسی که گاهی مواقع چرت می زند،
به پلیسی که سرچهارراه با کلاه صورتش را باد می زند،
به مجری نیمه شب رادیو،
به مردی که روی چهارپایه می رود تا شماره ی کنتور برقتان را بنویسد،
به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته و در کوچه ها جار می زند،
به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد،
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی،
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان،
به پسری که ته صف نانوایی ایستاده،
به مردی که در خیابانی شلوغ ماشینش پنچر شده،
به مسافری که سوار تاکسی می شود و بلند سلام می گوید،
به فروشنده ای که به جای پول خرد به تو آدامس می دهد،
به زنی که با کیفی بردوش به دستی نان دارد و به دستی چند کیسه میوه و سبزی،
به هول شدن همکلاسی ات پای تخته،
به مردی که در بانک از تو می خواهد برایش برگه ای پرکنی،
به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی
نخند ...
نخند که دنیا ارزشش را ندارد که تو به خردترین رفتارهای نابجای آدمها بخندی!
که هرگز نمیدانی آنها چه دنیای بزرگ و پردردسری دارند!
آدمهایی که هرکدام برای خود و خانواده شان همه چیز و همه کسند!
آدمهایی که به خاطر روزیشان تقلا می کنند،
بار می برند،
بی خوابی می کشند،
کهنه می پوشند،
جار می زنند،
سرما و گرما می کشند،
و گاهی خجالت هم می کشند ...
انسانهای بزرگ، دو دل دارند؛
دلی که درد می کشد و پنهان است
و دلی که می خندد و آشکار است.
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، پند ، ،
برچسبها:
صبر کن عشق تو تفسیر شود بعد برو ، یا دل از ماندن تو سیر شود بعد برو ، خواب دیدی که دل دست به دامان تو شد ، تو بمان خواب تو تعبیر شود بعد برو ، لحظه ای باد تو را خواند که با او بروی ، تو بمان تا به یقین دیر شود بعد برو ، صبر کن عشق زمینگیر شود بعد برو ، یا دل از دیده ی تو سیر شود بعد برو ، تو اگر کوچ کنی بغض خدا می شکند ، تو بمان گریه به زنجیر شود بعد برو .
موضوعات مرتبط: دلکده بهاری ، عاشقانه ، ،
برچسبها: